تراپیست هایی که کودکان با تأخیر رشد عصبی، اختلالات حرکتی و ابنورمالیتی های تونیسیته (مانند اختلالاتی که در cp دیده شده است) را درمان می کنند با مشکلات جدی در تلاش برای تأمین اثر مداخله ای رو به رو هستند. تون عضله و Spasticity، نقائص دیده شده در بیماران فلج مغزی ناشی از آسیب سیستم اعصاب مرکزی هستند که نمی توانند دائماً با دارو و جراحی تغییر کنند. تراپیست ها می توانند با مداخله و استفاده از تکنولوژی حمایتی به نگهداری و پیشرفت عملکرد اجرائی در کودکان مبتلا به سی پی کمک کنند. کاردرمانگران می توانند روی فاکتورهای بیمار تأثیر گذاشته و شرایط و محیطی که روی تظاهرات تونیسیته عضلانی، قدرت آن و درجه ای از آن که می تواند در occupation مشارکت کند، اصلاح کنند بنابراین به پتانسیل بیمار برای مشارکت در کار اضافه می شود.
Cerebral palsy (cp): فلج مغزی یک اصطلاح کلی است که یک گروه غیرپیشرونده از اختلالات پوسچرال و حرکتی در عرض 3-2 سال اول زندگی را توصبف می کند (Koman , Smith , & Shilt ,2004). دلایل آشکار سی پی منابع متنوعی دارد که شامل عفونت مادر، نارس بودن، زایمان های متعدد، هایپوکسی(کمبود اکسیژن) که با ترومای زمان تولد مرتبط است، خونریزی مادر از جدایی جفت نارس و غیره است (Nelson & Grether ,1999).
اگر چه ضایعه اولیه CNS، Static است، نقائصی مانند نقائص اسکلتی عضلانی، ضعف عضلانی، اسپاستی سیته مشکلات بینایی، نقائص شناختی و صرع در فلج مغزی دیده می شود. نقائص ثانویه مرتبط با نقائص متنوع اولیه در طول مدت زندگی ادامه پیدا می کند و شامل سفتی و انقباض ماهیچه، ابنورمالیتی های مفصل مثل دیس پلازی و دررفتگی، مشکلات رشد، درد، و نقص توان مشارکت در اجتماع در زمینه هایی مانند آموزش، کار و اوقات فراغت می شود. مدارک و شواهد نشان می دهد که از دست دادن کارایی که در سنین مختلف دیده شده در افراد مبتلا به فلج مغزی افزایش پیدا کرده است و اینکه نقائص ثانویه مرتبط با فلج مغزی با افزایش سن عمومی تر و شدیدتر می شود ( ,Andersson & Mattsson , 2001 Murphy , Molnar, & Lankasky 2000 ,Turk etal 1997 ; Cathels & Reddihough 1993).
شیوع فلج مغزی در مدت 20 سال گذشته که اخیراَ 4-2 نفر در هر 1000 کودک منتشر شده است، به نظر می آید که رو به افزایش است. این تغییر ممکن است نتیجه ای از (ناشی از) عوامل مختلف باشد، شامل شواهد و بررسی های پیشرفته در تشخیص بیماری در کشورهای دنیا، مراقبت و نظارت پیشرفته از نوزادان نارس و بیمار یا دیگر عوامل و فاکتورهای شناخته نشده (Nelson & Grether 1999). اختلالات حرکتی مرتبط با فلج مغزی شامل Spasticity، dyskinesia یا دیس تونی، هیپوتونی واتاکسیا است. اسپاستی سیته شایع ترین اختلال است و ترکیبی از اختلالات حرکتی نیز شایع است.
توزیع اختلالات در اندام ها به صورت همی پلژی – دی پلژی و کوادری پلژی است (Dabney , Lipton & Miller 1997). اگر چه نظارت و مراقبت پیشرفته در طیف های مختلف یک زندگی معمولی در افراد با درگیری مهم و جدی کمتر نتیجه شده است اما افراد با کوادری پلژی شدید و مشکلات همراه آن ممکن است زودتر از دست بروند (Hutlon & pharaoh 2002 , Strauss Shavelle 1998).
دیدگاه خود را بنویسید